♦️«برجام» و دروغی که ادامه دارد♦️

🔹«جان برنان» رئیس سازمان سیا روز جمعه در اجلاس سالانه «همایش امنیتی اسپن» به موضوع ایران و توافق هسته‌ای پرداخت. سخنان وی حاوی نکاتی است که می توان به آنها پرداخت، اما در یکی از اظهارات وی نکته مهمی نهفته است که توجه به آن ضروری است. برنان در پاسخ به این سوال که آیا توافق هسته‌ای تغییری در لحن و اقدامات ایران ایجاد کرده یا نه، گفت: «تصور می‌کنم که این (توافق هسته‌ای) کار درستی بود که انجام شد، چراکه جلوی پیگیری برنامه تسلیحات هسته‌ای آن‌ها را گرفت.»

🔹چندی پیش هم(13 خرداد) اوباما در جمع فارغ التحصیلان دانشکده نیروی هوایی آمریکا تاکید کرده بود که «ما به خاطر مذاکره با ایران و اعمال تحریم های قوی به توافقی رسیدیم که مانع از دستیابی ایران به بمب هسته ای می شود و ما این کار را بدون شلیک حتی یک گلوله انجام دادیم. ما این کار را نه با جنگ بلکه با دیپلماسی انجام دادیم»

🔹البته این سخنان حرف جدیدی نیست و همواره در طول مذاکرات و پس از آن از طرف آمریکایی ها و امپراطوری رسانه ای نظام سلطه مکرراً تکرار شده و به مردم جهان اینگونه القاء شده است که ایران به عنوان یک کشور جنگ طلب به دنبال ساخت سلاح هسته ای بوده و ما در برجام جلوی آن را گرفتیم.
«برجام» نه تنها در عرصه اقتصادی و گشایش های حاصل از رفع تحریم ها  #تقریبا_هیچ دستاوردی نداشته، بلکه پذیرش آن، وضعیت ما را در جایگاه متهمی که توسط آمریکایی ها و متحدانش به جهانیان معرفی می شد تثبیت کرد.

👌برجام علی رغم اینکه در حوزه رفع تحریم ها #تقریبا_هیچ دستاوردی نداشته، حتی اگر یک دستاورد داشت و آن پذیرش دروغ های گفته شده توسط غربی ها و پایان دادن به آن بود می توانست قابل احترام باشد.

#تقریبا_هیچ
#برجام_غیر_قابل_احترام

تحلیلی بر اعلام جدایی جبهه النصره از القاعده در سوریه

اعلام جدایی جبهه النصره از القاعده به همراه تغییر نام این گروه به جبهه الفتح الشام در سوریه را می توان از چند منظر تحلیل کرد:

1⃣ از منظر نگاه تاکتیکی به نظر می رسد پیروزی های جبهه مقاومت و وضعیت وخیم تروریست ها در جنگ با ارتش و مقاومت، آنها را مجبور به وارد کردن یک شوک مقطعی برای روحیه دادن به نیروها و تغییر معادلات سوریه کرده است. تاکتیکی که پیش از این در تشکیل جیش الفتح اتخاذ شد و برای تروریست ها نتیجه بخش بود.

2⃣ از منظری دیگر که بسیاری از تحلیل گران به آن اشاره کرده اند این تغییر، می تواند ترفندی برای میانه رو به شمار آوردن جبهه النصره توسط آمریکایی ها و نجات آنها از بمباران های ارتش روسیه باشد.

3⃣ اما از منظر راهبردی می توان این رویداد را نشانه ای از یک تغییر بزرگ به حساب آورد. در این نگاه می توان گفت شکست های پیاپی تکفیری ها در سوریه و روند رو به زوال داعش در عراق، وضعیت را به گونه ای به نفع جبهه مقاومت تغییر داده است که با یک تغییر صرفاً تاکتیکی نمی توان این روند را تغییر داد. تغییر رنگ پرچم جبهه النصره از رنگ زمینه سیاه با نوشته سفید به رنگ زمینه سفید با نوشته سیاه از نگاه جریانات تکفیری معنای خاصی دارد. از نظر این جریانات پرچم اول معادل رایت و پرچم دوم معادل لواء در عصر پیامبر صلی الله علیه و آله و خلفا بوده است که هر کدام کارکردهای خاصی داشته است. ظاهراً رایت مخصوص فرماندهان لشکرها و گروه های متعدد بوده و در یک سپاه تعداد زیادی رایت وجود داشته است ولی لواء به تنها علم یا پرچم بزرگ رسمی که متعلق به شخص فرماندهی کل و یا تمامی سپاه بود گفته می شده است. این پرچم نشان اتحاد و یکپارچگی لشکر و انسجام نیروهای تحت فرمان فرماندهی کل بوده است، که آن را پرچم دار کنار فرمانده ی کل به اهتزاز در می آورد. با این تفسیر دور از ذهن نیست که این اقدام جبهه النصره و موافقت الظواهری به عنوان رهبر القاعده با آن، می تواند مقدمه پیوستن گروه های مختلف تروریستی با رایت های سیاه به الجولانی با لواء سفید باشد. موافقت الظواهری به معنای رایزنی های پشت پرده با گروه های مختلف برای تشکیل ارتش جدید تروریست ها تحت لوای واحد است. آشکار کردن چهره الجولانی را نیز در همین چارچوب می توان ارزیابی کرد. موضوعی که می تواند نیروهای هزیمت یافته و سرخورده داعش را نیز به سمت جولانی جذب نماید.

✅ گذر زمان نشان خواهد داد که آیا این تغییر یک اقدام تاکتیکی است یا منطقه آبستن تحولاتی در سطح راهبردی است.

انقلاب اسلامی، زنده، پویا و پیش رونده

   

نشریه اکونومیست متعلق به جناح نئولیبرال انگلیس در شماره اخیر خود در پرونده ای با عنوان «انقلاب به پایان رسیده است» با استناد به یک سری گزاره های نامعتبر در زمینه های فرهنگی و اجتماعی نتیجه گرفته است که انقلاب اسلامی به پایان خود رسیده و حالا دیگر در این شرایط می توان با جمهوری اسلامی به عنوان یک بازیگر متعارف در چارچوب مناسبات یک سویه جهانی به مذاکره نشست و نتیجه گرفت. فارغ از انگیزه های نگارش مطالب پرونده فوق - که به نظر می رسد مهمترین آن، اثرگذاری در ادراک و برداشت مخاطب هدف است - مطالعه آن سؤالاتی را ایجاد می کند. یکی از سؤالات اساسی این است که آیا گزاره های مورد اشاره نشریه فوق در مورد پایان گرایش به دین و تسلط مدرنیته در جامعه ایران، گزاره هایی مطابق واقع و مویّد مقصود تهیه کنندگان پرونده فوق هستند؟

اهریمن سازی از جریان مؤمن انقلابی

حادثه اسیدپاشی در اصفهان که طی یک هفته اخیر در فضای رسانه ای بسیار مورد توجه قرار گرفت و پس از آن به عرصه عمومی و سیاسی جامعه کشانده شد، موضوعی است که نیازمند تحلیل و واکاوی دقیق از جنبه های مختلف است. کنکاش در ابعاد روانشناختی، جامعه شناختی، حقوقی، فرهنگی و سایر ابعاد این ماجرا امری مهم و ضروری است که نتایج حاصل از آن می تواند زمینه ساز اتخاذ تصمیمات مناسب در برنامه ریزی ها و سیاست گذاری های کلان برای پیشگیری و جلوگیری از وقوع حوادث مشابه گردد.

حماسه 23 تیر و تقویت الگوی امام و امت

فتنه 18 تیر 1378 را می توان از دو منظر نگاه کرد. یک منظر نگاه به تلخی ها و زشتی های رخ داده در آن و آسیب هایی است که بازیگران و بازیگردانان آن به دنبال وارد آوردن به حقیقت الهی انقلاب اسلامی بودند و تلاش کردند تا با بهانه اعتراض دانشجویی به چهره انقلاب اسلامی چنگ زده و کینه تاریخی خود را عقده گشایی کنند. اما این حادثه واجد وجه مثبتی هم بود. امتداد حوادث 18 تیر منتهی به روز 23 تیر شد که در آن مردم انقلابی ایران با خلق حضوری با بصیرت و شورانگیز، حماسه ای جاودانه آفریدند. از این روی چرایی رخداد 23 تیر 1378 نیز نیازمند واکاوی است.

فتنه‌ی 18 تیر و هماوردی مدرنیته با انقلاب اسلامی

15 سال از فتنه تلخ تیرماه 1378 می گذرد. حادثه ای که ابعاد گوناگون آن همچنان نیازمند تحلیل و واکاوی است. تاکنون تحلیل های گوناگونی از این فتنه خصوصاً از جنبه بررسی عملکرد کنشگران سیاسی و اقدامات جریان تجدیدنظرطلب مستقر در دولت وقت شده است ولی کمتر به چرایی رخداد آن در فضای دانشگاهی و دانشجویی پرداخته شده است. در این نوشتار تلاش می شود تا به زمینه های گفتمانی شکل گیری فتنه فوق در فضای دانشگاهی پرداخته شود.

نگاهی جامعه شناسانه به عدم اقبال مردم به انصراف از دریافت یارانه

با اتمام ثبت نام مردم برای مرحله دوم هدفمندی یارانه ها و اعلام رسمی آمار اندک تعداد انصراف دادگان از دریافت آن، به نظر می رسد که دولت در برآورد تعداد افراد انصراف دهنده دچار خوش بینی زیادی گردیده بود که اینک آن را محقق نشده می بیند. تبیین چرایی رفتار مردم در قبال درخواست مصرانه رئیس جمهور و دولت که با چاشنی تهدید هم همراه بود، نیازمند بررسی همه جانبه و از سطوح مختلف است. این نوشتار در تلاش است تا با تکیه بر نگاه جامعه شناسانه به تبیین چرایی این رفتار پرداخته و توجه مسئولین محترم دولت تدبیر و امید را به سنجیده تر، عقلانی تر و علمی تر عمل کردن در قبال مسائل کلان کشور دعوت نماید.